در پائیزی که باد؛ برگ درخت های خاموش را به رود می سپرد
تا به تما شای دریا برد؛چشم بهار بر صخره ی پائیز آرام می گریست.
کدام ستاره را به همدلی بخوانم که در این نیمه شب های پائیزی
آسمان از نجوای عشق تهی است.از پنجره ای فریاد می کشم.
شب کنار پنجره ناله ای سر می دهد و می گریزد.
در صبحدمی زیبا چشمانم را می گشایم تا آغاز شکوفه ی بادام و بهار را نظاره کنم.
سلام آیدا جان
چطوری دختر؟
وبلاگت زیبایت.
آیدا جان با درودی گرم.................................>>>
نوشته هایت زیبا و دل چسبند
واگرآفرینشگرآن هم خودت باشی تو سرشارازاحساس و شوری و می توانی درخت و جنگل را تفسیرکنی
تندرست و شادکام باشی
سلام
خوشحالم که بهم سرزدی. راستش میخواستم عنوان وبلاگم رو عوض کنم . ولی دیدم که یک نفر که شما باشی خوشش آمده فعلا عوضش نمیکنم.
باز هم بهم سربزن.
سلام خانمی
زیبا می نویسی
موفق باشی
مرسی که به وبلاگ ما لطف داشتی
سلام
وبلاگ زیبایی داری .
موفق باشی و دلت شاد
سلام
یه سوال داشتم
ممنون میشم جوابمو بدید
شما چجوری قالب وبلاگتونو عوض کردید
چون تو نمونه قالبهای بلگ اسکای فقط یه قالب بیشتز نیست .
ممنون میشم جوابمو بدبد .