خواب نمی رود رو می زند به صد خواب دور و دور تر که بیا
زل می زند توی چشمهایم ..دیوونه نمی خواهی بیای...
از دری که خودش گشود با کوچه ی باد می روم؛ از متن محفوظ دهلیز روز
می گذرم .جاده هم میرود در خودش . و بسکه می رود روانی خودش می شود.
چشمانم را که باز می کنم بیاد می آورم که باز از ارتفاع خواب هایم به زمین افتاده ام
امروز ۲۱ سالم شد.حالا ۲۱ سال است که آرزو را می شناسم و آسمان نگاهم
همان دنباله ی ابری ست که بر زمین خاطره ها می بارد
زندگی قصه ای ساده است می دانم .و آوایی که در باد می رقصد
زندگی سایه ای است به دنبال آفتابی که ریشه در شبنم دارد.
پنجره ها را باز گذاشتم و همچنان پا می زنم در خودم که این دوچرخه نیاستد
آخر جهان کوچک است و زندگی کوتاه تر از خیال من.
اسلام با تشکر از زحماتتون اگر می خواهید در مورد تناقضات قرآن و اشکالات علمی موجود در متن قرآن و زنان پیامبراسلام و احادیث جالب... بیشتر بدانید به این ادرس سری بزنیدwww.alcoran.blogsky.com
به اندازه ی کافی با این درسا تو دانشگاه مشکل دارم!!!!!!!!
دوستم داشته باش.
دوستم داشته باش،
که تو را می خوانم، که تو را می خواهم.
دوستم داشته باش،
که تویی در نگهم، تو نوایم هستی.
دوستم داشته باش،
چون تو را می پویم، آسمان فرش من است.
رود سرمست من است.
من تو را می جویم، با سر انگشت دلم روح پر نقش تو را می پویم.
شادم از این پویش، مستم از این خواهش.
آه، اگر پلک زنم،
نکند محو شوی!
آه، اگر گریه کنم،
نکند پرده اشک نقش زیبایت را اندکی تیره کند!
از رهی می ترسم، که تو همراه نباشی با من
از شبی در خوفم، که صدایت برود، دور شود از گوشم.
آه، آن شب نرسد
یا اگر خواست رسید، من به آن شب نرسم.
عشق با یک لبخند شروع میشه، با یک بوسه رشد می کنه و با یک اشک تموم میشه.
ولی یاد اون تا ابد با آدم می مونه.
سلام
salam khosh hal misham agar ejaze bedid man shomaro to peyvand ham garar bedam .
ba ejaze ta bad bye
آیدا جونم تولدت مبارک
خانم گل تولدت مبارک
میبوسمت
مواظب خودت باش
در اندروت تو کسی ست...
چرا انقدر قشنگ می نویسی ؟!؟!؟!؟!
تولدت مبارک
در فراز باشی
زندگی گاه خود رویاست ...
تولدت مبارک ..
آخر جهان به خودت می رسی .
سلام
وبلاگ واقعا قشنگی داری.
از دیدنش خیلی لذت بردم
به بلاگ من هم یه سری بزن
یا علی
درود و سلام
کمال افتخار من اینکه، پس از مدتها در خود این جسارت را یافتم که دقیقه ای با شما هم کلام شوم ...
دوست عزیز ...
در این قرن دور افتاده از دیروز و،
بیگانه با امروز و،
از فردا، جدا ...
قرنی که به رغم همه فرستادگان خدا
در تب و تاب یک زندگی سراپا ننگ،
خوراکش جنگ است،
ایده آلش، جنگ است و،
پشتوانهی موجودیت نکبت بارش،جنگ ...
قرنی که تعیین کننده سرنوشت بشر مظلوم،
یا مستی سرمایه است،
یا پستی نژاد ...
یا سیاهی رنگ ...
در چنین دورانی،
وجود انسانی ـ چون شما ـ که بیگانه با جنگ و رنگ و ریب و ریاست ...
به مفهوم وسیع کلمه کیمیاست ...
یک سبد گل نثارتان و یک دریا دعای خیر بدرقهی راهتان ...